به گزارش نسیم خنداب به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یک سال و اندی از حوادث سال ۸۸ می گذشت که با برنامه ریزی و حمایت های مالی سرویس های بیگانه، شبکه تلویزیونی «من و تو» توسط کیوان و مرجان عباسی (بنیانگذاران بهائی شبکه) در روزهای ابتدایی آبان ماه سال ۸۹ تاسیس و پخش خود را آغاز کرد.
دشمنان قسم خورده این مرزو خاک، از آنجایی که فهمیده بودند با آشوب ها، اغتشاشات و دسیسه های نظامی نمی توان با جمهوری اسلامی به مقابله مستقیم پرداخت، تصمیم گرفتند تا با صرف بودجه های کلان و اختصاص دادن مکانی بزرگ در لندن، از طریق جنگ نرم و با زبان فرهنگ و هنر با ایرانیان وارد جنگ شوند و برای این کار علاوه بر هزینه های بالا برای تاسیس استودیوهای خوش آب و رنگ، با دراختیار گرفتن تهیه کنندگان و برنامه سازان خلاق، تلاش کردند تا با خلق برنامه هایی با موضوع سبک زندگی، ریشه زندگی ایرانی اسلامی را مورد هدف قرار داده و به تدریج زیربنای فرهنگ ایرانی را بزنند.
از همان روز نخست هیچ گاه به صورت شفاف، حامیان مالی و بودجه سالیانه این شبکه لندن نشین رسانه ای نشد؛ اما بر اساس ظاهر برنامه ها، طراحی دکورها، نورپردازی ها و جنس برنامه ها و مستندهایی که برای این شبکه اختصاص ساخته شده در کنار هزینه های بسیار سنگین اجاره استودیو در لندن و تداوم برنامه های پرخرج این شبکه طی ۱۴-۱۳ سال، به وضوح نشان می دهد که پای حامیان گردن کلفتی در میان است؛ همین الان اگر سری به ویکی پدیای این شبکه بزنید اطلاعات مشخصی درباره تامین کنندگان مالی من و تو به دست نمی آورید اما بنا بر اطلاعاتی که لو رفته، اعتبار مالی شبکه تاکنون از سه منبع تامین می شد؛ اول بهاییان خارج نشین که مرجان و کیوان نماینده آن ها هستند، دوم شبکه یازدهم رژیم صهیونیستی و سوم پهلوی ها که شازده شان را در یک سال اخیر سه بار به روی آنتن شبکه آورده اند! هرچند در ویدیویی که از پدر رها (مجری من و تو) منتشر شده، از پنتاگون (وزارت دفاع ایالات متحده) به عنوان یکی از منابع مالی اصلی این شبکه یاد و نام برده می شود.
سعید کمالی دهقان، روزنامهنگار گاردین، نوشت «برداشت عمومی چنین است که این شبکه به سلطنتطلبان نزدیک است. شبکه به صورت گسترده به ایران پیش از انقلاب میپردازد و آن دوران را باشکوه جلوه میدهد. ترازنامهٔ مالی شبکه نشان میدهد که طی سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به میزان ۳۳ میلیون پوند ضرر کردهاست. شبکه از سال ۲۰۱۲ به این سو نحوهٔ تأمین بودجهاش را مخفی نگه داشته و به درخواستهای شفافسازی پاسخ نداده است.»
حالا که خبر تعطیلی این شبکه به صورت رسمی توسط عباسی ها منتشر شده و گویا قرار است این شبکه در نیمه های بهمن ماه (آخر ژانویه) به کار خود پایان دهد، چند هفته ای است که هر شب اغلب برنامه های این شبکه، با مرور خاطرات سال های گذشته، در حال وداع با مخاطبان خود هستند! البته طی ١٣ سال فعالیت شبکه من و تو این سومین بار است که کیوان و مرجان عباسی تعطیلی شبکه شان را اعلام می کنند اما دکان شان بسته نمی شود! یکبار سال ٩٠ بود که آن بیانیه نهایتا منجر به تعطیلی کانال دوم من و تو شد و کانال یک آن با قوت به کار خودش ادامه داد. بار دوم هم سال ٩۵ بود که با ارائه بیانیه ای پایان من و تو اعلام شد.
هرچند که گویا حامیان مالی این شبکه طی این سال ها از خروجی برنامه های «من و تو» راضی نبوده و دیگر نمی توانند هزینه های بسیار گزاف و سنگین تهیه برنامه های این شبکه را متحمل شوند! در یکی از همین برنامه های شبانه این شبکه که به مروز خاطرات می گذشت، مجری برنامه از اجاره چند میلیون پوندی یک استودیوی کوچک می گفت و اشاره به این موضوع که چه هزینه های سنگینی بایت تولید این برناهه ها شده است؛ هزینه هایی که گویا رضایت اسپانسرهای فراملیتی و امنیتی «من و تو» را تامین نکرده و صاحب خانه می خواهد هر چه زودتر، این مستاجر ۱۳ ساله، خانه را تخلیه کند!
با نگاهی عمیق تر به برنامه های مفرح و در قالب سرگرمی این شبکه مانند بفرمایید شام، آکادمی موسیقی گوگوش، من و تو پلاس، استیج، تونل زمان، شعر یادت نره، شب جمعه، شبکه نیم و باقی برنامه های این شبکه می توان به این موضوع مهم اشاره کرد که متاسفانه در خلا برنامه های خلاق، خوش آب و رنگ و جذاب در شبکه های مختلف سیما با موضوع هنر، فرهنگ و سرگرمی، برنامه سازان « من و تو» از این فرصت بهترین استفاده را کرده و با تولید این برنامه ها، بسیاری از مخاطبان تلویزیون را در مرحله اول جذب برنامه های خود کردند و در ادامه به مرور و با القا و ترویج فرهنگ غربی، تلاش کردند تا آنها را از فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی به دور کنند و وقتی به صورت کامل به مشتری این شبکه تبدیل شدند، با کمک برنامه هایی مانند اتاق خبر، سالی تاک، امید A.M، سمت نو، رپرتاژ و برنامه هایی در قالب سیاسی مخاطبان خود را تبدیل به اپوزیسیون هایی ضد نظام تبدیل کنند.
هرچند عملکرد ۱۳ ساله این شبکه پرخرج نشان می دهد که من و تویی ها در جذب مخاطبان هم وطن در سال های اخیر به موفقیت هایی رسیده اند اما اشتباه استراتژیک آنها بردن سمت و سوی هنری سرگرمی این شبکه به مسیر سیاست بود؛ مسیری که دست بسته آنها را براحتی برای مخاطب باز کرد تا ثابت کند که این شبکه نیز در مسیر همان سیاست های بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال و باقی شبکه های فارسی زبان معاند در حال فعالیت است و حالا بعد از نارضایتی اربابان مالی خود، چاره ای جز تعطیلی و اعلام شکست ندارند.