به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«نسیم خنداب» به نقل از سرویس دفاع و امنیت مشرق- استفاده پر حجم و موثر از راکت اندازها به شکل امروزی و آنچه ما می شناسیم، به دوره جنگ جهانی دوم و راکت انداز BM ۱۳ معروف به کاتیوشا بر می گردد که در حجم بالایی توسط ارتش سرخ شوروی علیه آلمان نازی مورد استفاده قرار گرفت.
از آن دوران بحث توپخانه راکتی – موشکی خصوصا در ارتش هایی با تفکر و دکترین شرقی جایگاهی خاص پیدا کرد. به طور کلی، در رسته توپخانه صحرایی در کنار هویتزرها و سامانه های گلوله زنی، راکت انداز ها و پرتاب کننده های موشک نیز حضور دارند و بر همین اساس، راکت ها و موشک هایی تا برد ۵۰۰ کیلومتر نیز می توانند در رسته و تحت اختیار واحد های توپخانه ای تعریف شوند.

راکت انداز BM ۲۱ گراد (جایگزین اصلی کاتیوشا) در خدمت رزمندگان ایرانی – عملیات آزاد سازی خرمشهر
با توسعه فناوری ها در حوزه اتوماسیون، بحث سیستم های کنترل آتش دیجیتالی و پرتابه های هدایت شونده بحث موشک های کوتاه برد بالستیک و راکت های هدایت شونده برای تجهیز یگان های توپخانه در نیروهای زمینی نیز به صورت جدی مطرح شد و در ارتش کشورهایی همچون آمریکا، برزیل، ترکیه و کره جنوبی مدل های مختلفی بر اساس این تفکر و ذهنیت شکل گرفت. در حقیقت بحث اصلی این است که نیروی زمینی برای درگیری دقیق با اهداف دوربرد تا قبل از این، تا حد بسیار زیادی به واحد های بالگردی یا هواپیماهای با سرنشین و یا بدون سرنشین وابسته بود.
بر این اساس، نظریه وارد کردن راکت ها و موشک های برد بلند به درون سازمان رزم نیروی زمینی تا بخش زیادی به منظور مستقل شدن و عدم نیاز این واحدها برای پشتیبانی از واحدهای عمل کننده زمینی در خطوط مقدم و درگیری با نیروها و ادوات دشمن در پشت خطوط اصلی میدان نبرد بوده است.
