گنده گویی های ظریف و روحانی از تغییر پارادایم ها/ضرب دوباره سکه بی محل غربگرایی!

حسن روحانی و ظريف، مرد شماره یک دیپلماسی دولت وی در حالی برای جلوگیری از جنگ های بعدی از تغییر پارادایم ها سخن می گویند که میراث نظریه های دولت 8 ساله آنها ناترازی ها و مشکلات اقتصادی امروز مردم است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«نسیم خنداب» به نقل از خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ “طراحی استراتژی نوین” و “تغییر پارادایم” دو عبارتی که اگرچه به ظاهر در بر گیرنده کلمات پر تمتراق و دهان پر کن است، اما نسخه پیچی دو چهره آزموده شده ای است که در طول ۸ سال اداره کشور با ادعای بلد بودن زبان دنیا دستاوردی تقریبا هیچ برای کشور به ارمغان آوردند. 

حسن روحانی و وزیر امور خارجه دولتش در حالی از تغییر  برای جلوگیری از جنگ حرف می زنند که مردم امروز بیش از هر زمان دیگری می‌دانند که ادعای «جلوگیری از جنگ» توسط این جریان، تنها یک فریب بود.

وضع امروز معیشت و اقتصاد مردم و کشور، میراث سوءمدیریت و بی‌تدبیری دولت آنهاست که بر دوش مردم سنگینی می‌کند.

مردم به خوبی دریافته‌اند که نتیجه اعتماد به نسخه‌های ظریف و روحانی چیزی جز خسارت محض نیست.

در شرایطی که در دوران توقف جنگ، مردم با مشکلات ناترازی ها، قطعی های مکرر برق، بحران کمبود آب و مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کنند، چهره های شکست خورده دولت برجامی باز هم به دنبال تحمیل نظر خود به ملت هستند.

حسن روحانی در اظهاراتش صحبت از توسعه و تغییر استراتژی کرده تا از طریق ایجا  تغییر در کشور، مانع از بروز جنگی دیگر شود!

وعده ای که پیش از این نیز در دوران ریاست جمهوری ۸ ساله خود داده بود که در سایه مذاکره با غرب، سایه جنگ را از کشور دور کرده است.

نسخه تکرار تغییر و مکانیزم ماشه های در راه!

پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و نمایش اقتدار و انسجام کشور، ساز تغییر را البته فقط حسن روحانی کوک نکرد، محمدجواد ظریف دیپلمات دولت تدبیر و امید هم روی دیگر سکه تغییر را برای مردم ضرب کرد.

ظریف که در بیان دیدگاه به اصطلاح دیپلماتیک خود در نشریه غیر وطنی، از سود جنگ طلبان در بستن پنجره های دیپلماسی می گوید، در نسخه ای برای ایران و منطقه گسترش روابط با همسایگان، بازگشایی گفت‌وگو با اروپا و ایالات متحده و ایجاد مشارکت‌های جدید را راهکار تغییر پارادایم عنوان می کند.

گفت و گو و مشارکتی که ظریف آن رت عامل تغییر پارادایم می داند همان شیوه ای است که دیپلماسی او در طول ۸ سال دولت حسن روحانی در پیش گرفت تا به واسطه آن با ساده‌انگاری مفرط، ایران پای میز مذاکره‌ای کشانده شد که نتیجه‌اش چیزی جز «مکانیسم ماشه» و بازگشت چندلایه تحریم‌ها و جنگ نبود.

آلترناتیو های جریان غربگرا اما طرح دیدگاه‌های روحانی و ظریف را نقطه عطف تحولات دانسته و با ذوق زدگی بر «زمان تصمیم بزرگ» به‌عنوان ضرورتی بنیادین و راهبردی علمی تاکید کردند و در حرکتی تکمیلی بیانیه جبهه اصلاحات تحت عنوان راهکارهای های برون رفت از فضای کنونی را منتشر کردند. بیانیه ای که به تعبیر بسیاری اگر آمریکا و اسرائیل می خواستند نسخه تجزیه ایران را بنویسند چیزی غیر از بیانیه جبهه اصلاحات نبود!

نتانیاهو چه کسانی را پیاده نظام خود تلقی می کند؟!

علیرضا سلیمی، عضو هیئت رئیسه مجلس، در این باره در گفتگو با دانا، عنوان کرد: فراموش نکنیم که نتانیاهو، مدعی شده که پیاده‌نظام ما در داخل ایران حضور دارند. این یعنی جبهه اصلاحات را به‌ عنوان پیاده‌نظام خود تلقی می‌کند. 

وی این راه هم گفت که اصلاح طلبان مدعی هستند دولت آقای پزشکیان مورد حمایت آنهاست اما مواضع آنها بر خلاف وفاق ملی که شعار دولت آقای پزشکیان است مطرح می شود.

شاید این مواضع بیش از هر چیز بیان گر دلخوری جریان غربگرا از انسجام ملت در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در برابر تجاوزگری غرب است. دلخوری که برای بیان آن راهی جز تخریب انسجام و وحدت ملت به بهانه لزوم ایجاد تغییر در کشور وجود ندارد!

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *